به مناسبت محرم؛ عدالت فضایی برای همه
میخواهم از خانمی بگویم که دیشب و در آستانهی محرم نمایندهی خدا بر زمین شده بود و در یک پارک از دو جوانک ایراد میگرفت که نباید سر بر شانهی یکدیگر بگذارند. این زن، همزمان مادر بود؛ مادر دختری نیمقد که لباسی سیاه بر تن او کرده بود و خود، چادر به سر داشت و با نوع پوشش و رنگ لباس، اعتقاداتش را بروز میداد.
اما ای خانم محترم!
اگر بروز احساسات امثال شما در روزهای آیندهی محرم شدت بگیرد و به بهای بستن خیابان و انداختن صدای نکرهی بلندگوها در شهر تمام شود و آرامش شبِ یک محله را برباید، پیشنهاد میکنم که دفعهی بعد به بروز احساسات آرام و عاشقانهی آن دو جوان بیشتر احترام بگزارید. به هر حال، من که چارهای نمیبینم جز اینکه یا به دنیای متکثر ایمان بیاورید و یا چرخهی انتقام تاریخ را بازتولید کنید.
پ.ن: این متن خطاب به خانوادههای محترم سنتی است. ما را سخنی نیست با سوداگران دین.
پ.ن: تکثر یا پلورالیسم را هم کنار بگذاریم، کمی نزدیکتر، میتوان به واژهی «مدارا» فکر کرد که ریشه در جان عرفان و اخلاق باباهایمان دارد.
پ.ن: اگر مدارا را هم کنار بگذاریم، از تمایزات حداقل ظاهری تشیع این است که «عدل» را به اصول دین راه داده و چه دردناک که تفهیم مفهوم عدالت فضایی در شهرهای ایرانی اینچنین دشوار است.