چرا آشپزی مهم است؟
من عاشق شناخت جامعه و فرهنگ خودمان و دیگرانم. دوست دارم خودم، شما و آنها را بهتر بشناسم و درک کنم؛ ولی راه مطمئنی برای این شناخت وجود ندارد. مشکل از همینجا شروع میشود!
همین الان که هر روز ده بار نام آمریکا را در رسانههایمان میشنویم، چقدر نسبت به جامعهی آنها شناخت داریم؟ دیدگاه آنها را نسبت به دین، علم و طبیعت را میدانیم؟ بعضی از اقدامات دولت آمریکا چگونه برای مردم قابل توجیه است؟ بستر شکلگیری این جامعه چه بوده که چنین جامعهای را متوازن کرده؟ حالا اگر جواب این سوالها را ندانیم چه کار کنیم؟ اصلا چرا ده هزار کیلومتر دورتر؟ شما با کدامیک از این موارد آشنایی دارید؟ سیستم حکومتی و وضعیت دینی، اقدامات فرهنگی و اجتماعی پادشاهان ساسانی یا نام حاکمین و تصویر کاخهایشان؟ تاریخ کاریکاتوری از نشانگان و اسمها را به ما ارائه و دیدگاهمان را نسبت به آن برههی تاریخی یا مردم فرهنگ دیگری شکل میدهد. دیدگاه نوعی احساس عمیق است که ناخودآگاه و در طول سالها شکل میگیرد. ما در محفل هم مجبور بودیم که گاها همان تصاویر کاریکاتوری را نشان دهیم: وقتی در کارگروه قبلی مشغول جمع آوری مطالب هنر مدرن بودیم، چقدر به شما از نگاه مردم قرن بیستم نسبت به هنر مدرن گفتیم؟ واقعیت این است که ما نگاه نخبگان هنر مدرن را برایتان بازگو کردیم و نه مردم عصر مدرن را. از آن دهها سبکی که ذکرش شد، چه اتفاقی میافتاد که اینقدر سریع سبکها یکی پس از دیگری جایشان را به یکدیگر میدادند؟ این تزلزل برای چه بود؟ این را گفتیم؟
من معمارم. برای این که انشاء الله روزی در اصفهان، برازیلیا یا برلین معماری کنم نیازمند درک احساسات آنها هستم؛ خیلی بیشتر از این که بدانم نام پادشاهشان چه بوده. فرهنگ برای من یک فهمیدن یک حال و هواست؛ شبیه به کتاب جامعهشناسی خودمانی نراقی که برای توصیف ما ایرانیان از صفاتی خاکستری و تیره، واقعی و ملموس کمک میگیرد: قهرمان پرور، بیبرنامه، قانونگریز، صادق، حسود، همهچیزدان، ظاهرساز…
به همین خاطر بهدنبال بستر دیگری بودم که حقایق یک فرهنگ را بازتاب دهد… آشپزی: مجبور است که با ما صادق باشد؛ چرا که باید چند بار در روز تکرار شود و در بطن زندگی است؛ در انحصار نخبگان و پادشاهان نیست. شاید باور نکنید، ولی آشپزی حتی اسیر مدهای احمقانه هنرمندان هم نمیشود؛ چرا که باید قابل خوردن بماند. آشپزی با اقلیم و طبیعت، وضع زندگی و اجتماعی، فرهنگی و دینی شما وفق مییابد و آهسته آهسته رشد میکند. آنقدر آهسته که در نگاه اول متوجهش نمیشوید. حتی جدی گرفتن آشپزی هم دشوار است. آشپزی بازنمای واقعیتری از وضع زندگی ماست!