وقتی که خدایان به یکدیگر میرسند؛ با یکی شدن دنیای مجازی و واقعیت چه خواهد شد؟
چندیپیش تصادفاً به تماشای مجموعهی جذاب دارکمیرور نشسته بودم و با دیدن پیشبینیهای تکاندهندهی این سریال به این نتیجه رسیدم که: فضای مجازی واقعی نیست، اما بیشتر از آنچه که فکر میکنیم، جدی است! به این فکر افتادم که شخصیت مجازی خودم را ورانداز کنم؛ کاراکتر (شخصیت) گِیمهایم را در ذهنم مرور کردم و به موسیقیهایی که گوش میدادم توجه کردم. هر چه جستم، کمتر نشانهای از خودِ واقعیام یافتم. من در دنیای مجازی کیستم؟
به یاد تعبیر امبرتو اکو در کتاب «تاریخ زیبایی» افتادم که زیبایی را به دو قسم آپولونی و دیونوسیوسی تقسیم کرده بود. این روزها فضای مجازی عرصهی دیونوسیوس، «خدای هرجومرج و ناقص عنانگسیختهی همهی قوانین» شده است. البته اشتباه نکنید؛ نگاه من به دیونوسیوس بد نیست و آن را جنبهای انکارناپذیر از شخصیتمان در نظر میگیرم. حتی از فضای مجازی سپاسگزارم که به ما اجازه داده تا شخصیت دیونوسیوسیمان را بازیابیم.
ما انسانها امروزه با فضای مجازی مواجه شدیم که به ما اجازه داده تا سعیوخطا یا حتی عقدهگشایی کنیم. ما در فضای مجازی توانستیم که از چهره و رنگپوست و زبان و جنسیتمان آزاد شویم و به هر شکلی در آییم و به هرچه برسیم. من به آینده امیدوارم. به لحظهای که دنیای مجازی با واقعی یکی شود؛ لحظهای که دیونوسیوس به دیدار آپولون بشتابد، تعادل برقرار شود و معبد خدایان دوباره برپا شود.