امروز فرصت یافتم تا با دوستی چندکلامی صحبت کنم. پیش از این بگومگوی دوستانه به واسطهی فعالیتی مشترک به شناختی متقابل از یکدیگر رسیده بودیم. شیرازی بود و مثل بیشتر شیرازیها ساده، خونگرم و خوش صحبت. بعد از آنکه آخرین …
محمد فرید مصلح مقالات.
عمر این بستر مجازی برای یادداشت رونوشتها و یادداشتها تقریبا به قدمت عمر آکادمیک من است و این پنج سال …
دیگر آن قدر پیر شدهام که بخواهم قصهی دانشگاهم را بگویم. در یک جمله بگویم: دانشگاه برایم بستر خودآگاهی، تغییر و …
دیروز موقع وضوی نماز ظهر یکی از من التماس دعا کرد و من هنوز درگیر عجبم. پناه بر خدا!
«تنهایی» من این است: انفجار تاریکی و چشم پوشی از اطراف، و تمرکز بر خود خودت! هرچند «تنهایی»ام امیدوارکننده بهنظر …
خیلی وقته که کوچیکتر ها با دیدن من خودشون رو جمع میکنن و خانما ناخودآگاه روسریشونو جلو میکشن. دیگه خیلی …
صبح شده و توی مهدکودک از خواب پا میشم. یه تخم مرغ و چایی نیمرو باهاشون میخورم و با بچههای …
کودکی و مدرسه نقاشی و معماری و بلند پروازی های خردسالی… تمرین ها و قصه های شبانه ی پدر و هنرهایی …
گاه فکر میکنم که به یک خاطر زندگی میکنم و آن هم اعتقادم است که هر انسان خیلی عادی ای …