کارنامه: انتقاد و امید
ارتباط رئیس و عضو یک ارتباط غیر همارز است. رئیس از قدرت تصمیمگیری برخوردار است و عضو تابع آن. عضو فقط یک ابزار برای تغییر شرایط دارد و آن زبان اوست که در جلسات مشورتی یا با انتقاد و پیشنهاد امید دارد که نظراتش را بیان کند تا شاید رئیس را با خود همراه کند. من فکر میکنم که باقیماندن امید برای اعضا کافیست. اما اگر امیدی نماند، عضو تبدیل به «کارمند» میشود.=؛ همانی که صبح تا شب میآید و بهجای انتقاد، بلهقربانگو است و منتظر است تا ساعت کاریاش تمام شود. برای یک کارمند، انتقادکردن، فکرکردن و خلاقبودن ارزش نیست و کارمند آفتی است که فقط سازمانهای دولتی یا رانتی آن را برمیتابند. «نقد از درون سازمان» ارزشی است که مدیران باید آن را به جان بخرند، تحمل کنند و گاه به زور لبخند بزنند تا امید اعضا را ناامید نکنند.
حقیقتاً از مدیران یا بالادستیهایی که تابهحال داشتهام سپاسگزارم؛ آنهایی که مورد انتقاد بیدریغ من واقع شدند و در مرز واکنش احساسی، مسیر عقلانیت را پیش گرفتند و مرا قانع کردند؛ همراهشان شدم و قدردانشان: محمدعلی، عرفان، علی و امیرعلی.