در ستایش سایهها
«… نیاکان ما مجبور بودند در اتاقهایی تاریک زندگی کنند، همین است که امروز زیبایی را در سایهها کشف میکنیم و در نهایت، سایهها را به اوج زیبایی میرسانیم. از اینرو، زیبایی ژاپنی وابسته به طیفهای متنوعی از سایههاست، سایههای سنگین در برابر سایههای سبک. چیز دیگری در میان نیست. سادگی اتاقهای ژاپنیْ غربیها را مبهوت میکند. وقتی در آن چیزی جز دیوارهای خاکستری و خالی از تزئینات نمییابند. واکنش آنها قدری قابلدرک است اما اینکه نمی توانند به راز سایهها پی ببرند آنها را سرخورده میکند.
…ژاپن تصمیم گرفته دنبالهرو غرب باشد، راهی برایش نماینده جز اینکه شجاعانه پیش برود و ما پیرها را پشت سر بگذارد. اما باید این حقیقت را بپذیریم که تا زمانی که پوست رنگینی داریم باید بابت آن خساراتی بدهیم که قابل چشمپوشی نیست. من تمام این مطلب را نوشتم چون فکر میکنم هنوز باید در ادبیات یا در هنر جایی باشد تا بتوان به آن پناه برد و در امان بود. من از این جهان که در آن سایهها از بین میروند به ادبیات پناه میبرم. در عمارت عظیمی که ادبیات نام دارد، دیوارهای تاریک و سایهبانهایی گسترده و عمیق بنا خواهم کرد و تمام چیزهایی را که بیش از حد واضح به نظر میرسند در سایهها فروخواهم برد و تزئینات بیمصرف را دور خواهم ریخت. نمیگویم چنین رویکردی همهگیر شود اما تمام خواستهام این است که دستکم یک عمارت باقی بماند که بتوانیم روشناییهای الکتریکی را در آن خاموش کنیم و زندگی را بدون آنها ببینیم».
در ستایش سایهها، جونیچیرو تانیزاکی، نشر حرفه نویسنده، صفحات ۳۹ و ۶۷.