بررسی یک ضدمعماریِ جدید بر نظرگاه نمادین تهران
برج ۴۳۵متری میلاد برای من یک امر روزمره است، اما وقتی که با اتوبوس یا هواپیما به تهران میآیم، همراهانم برای بار نخست به آن خیره میشوند تا ناخواسته به من گوشزد کنند که این یک بنای یادمانی است. برج میلاد همچون کوههای البرز از هرجای تهران دیده میشود و به همراه برجِ میدان آزادی، نماد بیچونوچرای پایتخت است.
اما بهانهی من برای نوشتن از برج میلاد ناشی از پدیدهای است که نخستینبار سال گذشته با آن مواجه شدم؛ پدیدهای که در ارتفاع ۲۸۵متری و در طبقهی هفتم برج واقع شده و درست بر بالکن «سکوی دید باز» یا نظرگاه برج میلاد جای دارد. این پدیده آنچنان چشمگیر است که شاید بتوانید از کنارش منفعلانه عبور کنید، اما قطعاً نمیتوانید آن را نادیده بگیرید. اما پیش از معرفی این پدیده قصد دارم ابتدا، سکوی دید باز برج میلاد را معرفی کنم:
سکوی دید باز یا نظرگاه اصلی برج میلاد
سکوی دید باز، پربازدیدترین فضای برج میلاد است. بارها شنیدهام که بسیاری از ایرانیان حداقل یکبار از این بنا بازدید کردهاند یا حداقل مشتاق به بازدید از این برج هستند تا پایتخت را از بالا مشاهده کنند و از دماوند تا ری و از کرج تا کوههای بیبیشهربانو را ببینند. از این بالا حتی میتوان بناهای شاخص دیگری چون استادیوم آزادی یا شهرک اکباتان و برجهای تجاری و مسکونی دیگر را یافت. حتی دوربینهایی به فواصل منظم گرداگرد بالکن سکوی دید باز نصب شده تا بازدیدکنندگان با چشم مسلح محلهی خودشان را جستوجو و پیدا کنند.
تصویر ۱: تصویری از سکوی دید باز برج میلاد و دوربینهایی که مردم از طریق آن تهران را رصد میکنند. مأخذ: (URL 1).
معماری طبقهی هفتم یا سکوی دید باز مطابق با کاربری نظرگاهی آن است و بیشترین امکان گسترش دایرهی دید را فراهم میکند. در این طبقه تمام عناصر سازهای اصلی، در مرکز پلان دایرهای تمرکز یافته و یک سکوی بالکنمانند در محیط دایره به وجود آمده تا بازدیدکنندگان اجازه داشته باشند با یک چرخش حول این بالکن، تهران را ۳۶۰درجه تجربه کنند.
تصویر ۲: پلان سکوی دید باز برج میلاد و موقعیت آن در مقطع ساختمان که به رنگ زرد در آمده است. مأخذ نقشهها: (اعتصام،۸۸۹:۱۳۹۷-۸۸۸).
بررسی پدیدهی ضدمعماری
پس از معرفی اجمالی نظرگاه برج میلاد، باید به پدیدهی جدیدی اشاره کرد که حدود دو سال است که بر بالکن این طبقه جا خوش کرده: «اسکایپارک». پروژهای متعلق به گروه جیمکس (GMAX) که تخصصشان ایجاد تفریحات متمرکز بر ارتفاع است. در مجموعههای جیمکس میتوانید از تفریحات متنوعی نظیر بانجیجامپینگ تا سویینگ و پرش آزاد لذت ببرید (برگرفته از وبسایت: URL2). تفریحاتی بهشدت هیجانانگیز، اما نسبتاً گرانقیمت که بهخاطر تجهیزات وارداتی، ملاحظات ایمنی، فضای اشغالکنندهی نسبتاً زیاد و ارزش پایین ریال کاملاً توجیهپذیر است.
تصویر ۳: با اسکایپارک بر فراز تهران پرواز کنید! مأخذ تصویر: اینستاگرام اسکایپارک (URL3).
تصویر ۴: در صورت پرداخت چندصدهزارتومان شما هم میتوانید از پشت فنس، تهران را ببینید. مأخذ تصویر: اینستاگرام اسکایپارک (URL4).
تصویر ۵: با پرداخت هزینهی بیشتر در اسکایپارک میتوانید وارد اتاقک تمامشیشهای شوید و از منظر شهر بدون هیچ حصاری لذت ببرید. مأخذ تصویر: وبسایت جیمکس (URL2).
بنابراین اینجا باید تصریح کنم که انتقاد من از این پروژه نه از روی گرانی این تفریح یا خاصبودگی آن است، بلکه این پروژه در نسبت با فضای عمومی پیرامونی خود، یعنی بالکن سکوی دید در تعارض است. در هیچ یک از تصاویر تبلیغاتی اینستاگرامی صفحهی اسکایپارک متوجه نمیشویم که این پروژه چه نسبتی با سکو دارد و چه معضلاتی را برای دیگران به وجود میآورد. البته که طبیعی است که در تصاویر تبلیغاتی از معضلات حرفی زده نشود. انتقاد اصلی و غیرقابلپذیرش نسبت به اسکایپارک این است که این پروژه در نقطهی تلاقی تعارضِ منافع بین مشتریان خود با بازدیدکنندگان عمومی برج میلاد ساخته شده است.
تصویر ۶: کارمندان اسکایپارک محترمند، اما فضای این مجموعه با قاطعیت به شما میگوید: «شما نمیتوانید از این قسمت از سکو استفاده کنید. پس بهتر است که از همان راهروی باریک کناری بروید پیکارتان!» مأخذ تصویر: نگارنده.
تصویر ۷: سکوی بازدیدکنندگان چنان باریک شده که عملاً دیگر سکو نیست و به یک راهرو تبدیل شده است. در این راهرو دو نفر به سختی از کنار یکدیگر عبور میکنند و در صورت عبور ویلچر یا کالسکه، سایرین باید منتظر بمانند. مأخذ تصویر: نگارنده.
بازدیدکنندهی عمومی تا پیش از این بر این سکو میآمد تا منظرهای سراسرنما از تهران مشاهده کند و البته برای این تجربه نیز بلیط تهیه میکرد و هزینه میداد. اما حالا حدود دو سال است که دیگر از این تجربه محروم شده است و اسکایپارک عملاً امکان مشاهدهی ۳۶۰درجهای تهران را از بازدیدکننده سلب کرده است. حدود یکششم از بالکن سکوی دید باز به فضای اختصاصی اسکایپارک اختصاص یافته و نظرگاه فراخ آن به یک راهروی تنگ تبدیل شده است. فضای دایرهای شکل و بیسوی بالکن به یک دایرهی جهتدار تبدیل شده که گردش گرداگرد فضا را ناخوشایند میکند.
تصویر ۸: موقعیت قرارگیری اسکایپارک که بیش از ۶۰درجه از سکوی دید را اشغال کرده است. مأخذ: نگارنده.
تصویر ۹: حتی اگر هوای آلودهی تهران اجازه بدهد، اینجا فقط از پشت دو لایه حصار اجازه دارید کوه دماوند را پیدا کنید. البته به شرطی که جمعیت عابر از این راهروی باریک در روزهای تعطیل اجازه بدهد. علاوه بر این، در بخش شرقی، هیچ دوربینی دیگر وجود ندارد تا محلات شرقی را ببینید! مأخذ تصویر: نگارنده.
مؤخره: نقدی بر مدیریت مجموعهی میلاد
برج میلاد نماد رسمی و حاکمیتی تهران است و مسئولین نیز از اهمیت آن واقفند؛ چنانکه پیش از رسیدن به برج و از چندکیلومتری آن، بهمحض ورود به مجموعهی برج میلاد، متوجه میشویم که با یک عرصهی تفریحی، اما دولتی مواجهیم: حراست مجموعه مصرانه بر حفظ حجاب رسمیِ اسلامی تأکید دارد و در بین هر موسیقی که در لابی طبقات پایین برج پخش میشود، تذکر حفظ حجاب تکرار میشود.
اینبار البته نیازی نمیبینم که بر سیاستهای فرهنگی رسمی خرده بگیرم. چرا که اسکایپارک آنچنان اشتباه فاحشی است که در ادبیات گفتمان رسمی نیز قابلپذیرش نیست. باید پیکان انتقاد را مستقیماً بر مدیریت مجموعهی برج میلاد نشانه گرفت. چرا که مدیران مجموعه در راستای کسب درآمد بیشتر، شاخصترین فضای برج میلاد را به فروش رسانده یا اجاره دادهاند تا به بهای پایمالکردن حقوق بازدیدکننده، عواید بیشتری کسب کنند. چنین رفتاری در ادبیات رسمی دینی و دولتی تحت عنوان تضییع حقالناس یا حق شهروندی قابلتفسیر است.
اسکایپارک یک تصویر متناقض از برج میلاد میسازد: از سویی حراست مجموعه در صدد ایجاد تصویری از یک جامعهی اسلامی است و به هر بهایی، میکوشد تا پوشش بازدیدکنندگان را بر اساس تصویر مطلوب گفتمان رسمی تنظیم کند؛ در مقابل مدیریت مجموعه با الگویی کاملاً غیراسلامی و سودجویانه از فضا بهرهبرداری میکند که این الگوی بهرهبرداری از فضا صرفاً در یک منطق اقتصادی سرمایهدارانهی خشن توجیهپذیر است.
عدم توجه به واقعیتهای اقتصادی و کاهش جذابیت بازدید از فضاهای تفریحیِ رسمی باعث شده که نهادهای دولتی برای رسیدن به خودبسندگی اقتصادی دستبهدامن سرمایهگذاران خصوصی شوند. اما الگوی این رابطه معمولاً مخرب بوده و منافع عمومی را به خطر انداخته است. تجربهی اسکایپارک برج میلاد البته فقط بازتابدهندهی یک چالش اقتصادیِ صرف نیست؛ بلکه مقامهای سیاسی باید از خود بپرسند که چه اتفاقی افتاده که نظرگاه شاخصترین نماد پایتختِ دورهی جمهوری اسلامی و تهرانی که قرار است الگوی کلانشهر جهان اسلام باشد، با این الگوی فضایی و اقتصادیِ سوداگرانه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
منابع:
- اعتصام، ایرج. ۱۳۹۷. معماری معاصر ایران. ج.۳. تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران.
- URL1: http://rzto.ir/cfh
- URL2: https://gmaxparks.com/portfolio/
- URL3: https://www.instagram.com/p/CbsWfPboiSc/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
- URL4: https://www.instagram.com/p/CcBEnGKosa5/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==