بیراههی منطق
ما مردها معمولاً تلاش میکنیم تا واقعنگر بار بیاییم، کلنگر باشیم، اخبار گوش کنیم، آگاه باشیم و خلاصه اینکه به قول خودمان منطقی باشیم. غرق در هزار کلیشه میشویم و غرق در پردهها و چارچوبها جهانمان را میسازیم. اما ناگهان یک لحظه و در یک نگاه عاشق میشویم و فرصت پیدا میکنیم تا چند صباحی از تارهای عنکبوتِ منطق خارج شویم. حرفها، اعمال و سنجهی ما میشود حرفهای شخصی یک نفر. خوشا به حال آنکه از عشق همین یک نکته را فهمید که نه این خامی است و نه آن منطق، که هر چه هست، بیراهه است.