۴ کلید برای واقعی شدن طرح
ترم دیگری آغاز شده و بار دیگر باید طراحی کنیم. همه ی ما امیدواریم که طرح هایمان روزی به واقعیت برسد و در بخشی از این دنیای بزرگ، مورد استفاده دیگران قرار گیرد و محیطی باشد برای زندگی، کار یا تفریح… اما پیش از این رویا پردازی ها، توجه شما را به ۴ اشتباهی معطوف خواهم کرد که شاید ما را از واقعیت ها دور سازد.
ممکن است که ما طراحان در خلق یک «محیط» بعضی از شرایطی که بعدا برای کاربران مورد استفاده قرار خواهد گرفت را در نظر نگیریم.که در اصطلاح روانشناسی، عدم «ادراک صحیح محیط» توسط طراح اطلاق می شود که بررسی آن ها می پردازیم:
۱- مقیاس
اگر خیلی خوش شانس باشید و طرح های دانشگاهی شما روزی به واقعیت بپیوندد، به خوبی متوجه این نکته خواهید شد که علاوه بر مد نظر داشتن فواصل نویفرتی و استاندارد های رایج، باید بتوانید طرح ها را در مقیاس ۱:۱ تصور کنید. مهم تر از استاندارد ها، فواصل و حسی فضایی است که تنها در مقیاس واقعی خود را نمایان خواهد ساخت. در پستی که پیش تر نگاشته شد، دیدیم که یک گروه از معماران نروژی چگونه سعی در فهم واقعیت های فضایی طرح های خود دارند.
۲- دید و فاصله
دو نکته ای که شاید کل نگاه هنری شما را تغییر دهد. نکته کلیدی آن است که در طراحی هایمان باید از همان ابتدا دید های مختلف و اصلی را در نظر بگیریم و بر اساس همان واقعیات به طراحی بپردازیم. بعضی وقت ها به اشتباه، برخی دید هایی به نقاط قوت سوژه هایمان تبدیل می شوند که قرار گیری در آن نقطه امکان پذیر نیست.
به همین علت شدیدا توصیه می کنیم که در حین ساخت ماکت های اولیه یا مدل های سه بعدی رایانه ای، بار ها و بارها ساختمان را از نقاط اصلی عبور و مرور یا نقاط واقعی دید آن (با حفظ فاصله ی منطقی) در نظر بگیرید و غرق در دید پرنده نباشید. ما پرنده نیستیم!
۳- شرایط ادراک
خیلی وقت ها، وقتی در گوشه ای به ماکت اولیه خود خیره می شویم، ساختمان را در شرایط ایده آل فرض می کنیم. اما شاید باید آماده دیگر شرایط هم باشیم. شاید بارانی در حال بارش باشد. شاید گرد و غبار شهر را فرا گرفته باشد. شاید هم روزی مه آلود بوده و دید محدود تری داشته باشیم.
اما جدا از این ویژگی های طبیعی، بعضی اوقات این خود ما طراحان هستیم که در تسلسل و ارتباط بین فضا ها اشتباه می کنیم یا شرایط ادراکی یک محیط را در تناقض با کاربرد همان محیط یا محیط درک شده ی پیشین طراحی می کنیم. برای مثال فرض کنید که راهروی طویل و باریکی طراحی کرده اید و پس از آن انتظار دارید که افراد پس از طی آن با حوصله و به آرامی به آثار هنری اطراف توجه کنند. این شما هستید که با طراحی محیط می توانید تا حدودی شرایط ادراکی محیط را تنظیم کنید. برای حل این موضوع هم می توان توجه بیش تری به سیرکولاسیون داشته یا با مطالعه ی آثار بیش تر و کسب تجربه بر آن فائق آمد.
۴- زمان
وقتی که ساختمان تان به بلوغ رسید و شکل کلی خود را گرفت، وقتش است که یک روز از زندگی واقعی آن را در نظر بگیرید. یعنی فرض کنید که در ۲۴ ساعت از روز، چه بر سر این ساختمان و اطراف آن خواهد آمد؟ شب ها به چه شکلی خواهد بود؟ آیا نور پردازی شبانه می خواهد؟ در ساعات بلااستفاده بودن یا غیر فعال بودن ساختمان، چه ارتباطی با محیط خود دارد؟
منبع: ۴ ایراد ذکر شده از کتاب «الفبای روانشناسی محیط برای طراحان» الهام گرفته شده است.