پای در جهان و سر در فراسوی نیکوبد
این دلنوشته با تأملی بر این یادداشت نوشته شده است؛
این احساس میشود که در عصر حاضر ما بیش از هر زمانی از حقیقتهای تعینیافته فاصله گرفتهایم و پذیرای حقیقتهای دیگر شدهایم. انسانی کنونی بیش از هر زمانی به قلمروی «فراسوی نیکوبد» وارد شده و انسانهایی که حقیقتها را در میآمیزند. این روزها در محل کار و دانشگاه و جامعه آدمهایی را میبینم که حضورشان برایم دلپذیر است، با اینکه شباهتهای اندکی با یکدیگر داریم. کلیشههای قالبی در حال فروپاشی است. اما ایکاش یکباره همهچیز فرو نریزد! چرا که قلمروی فراسوی نیکوبد ناپایدار است. هر یک از ما با شرایط و مختصاتی به دنیا آمدهایم و میتوانیم نقشی ایفا کنیم و مکمل یکدیگر باشیم. ما باید در قلمروی فراسوی نیکوبد یکدیگر را درک کنیم، لیکن پای در قلمروی خویش داشته باشیم و دچار فروپاشی نشویم. «فراسوی نیکوبد» جهانی است ناپایدار که خیلی از عشقها، آرمانها و آرزوها را میتوان در آن نیک جست و در جهان واقع، خیر.
چقدر خوب بود