میتوانی معمار شوی؟
متن پیش رو ترجمه ای تلخیص وار از سایت howtoarchitecture است:
می توانی معمار شوی؟
معمولا مردم انگیزه دارند که معمار شوند٬ حال از طریق دوستان٬ همکاران٬ ساختمان ها٬ معماران٬ کتب٬ فیلم ها٬ یا تصادفی… و با اشتیاق به این مسیر فکر می کنند!
ولی در حقیقت با یک واقعیت چالش برانگیز روبرو هستند٬ محیط رقابتی بیش از حد دانشگاه و فقدان آمادگی روحی یا اجتماعی. اگر خودت را آماده نکرده باشی٬ دانشگاه یک قمار سنگین خواهد شد. من به دانشجویان کارآموزی را توصیه می کنم تا ببینند آیا مناسب معماری هستند یا خیر. معماری الهام بخش است؛ ولی معمار شدن بسیار متفاوت تر از آنی است که درک شود.
معماران در پنج زمینه مهارت دارند: طراحی٬ ریاضی٬ زبان٬ خلاقیت و سخت کوشی. شاید بسیاری از معماران نتوانند در همه ی آن ها عالی باشند٬ ولی قابل قبول هستند و این صفات در آنان ملموس است. با چند سوال آشنا شوید تا بهتر راجع به رشته تان تصمیم گیری نمایید. حرف های پیش رو همیشه قطعی نیست:
برون گرا یا درون گرا هستید؟
فردی برون گراست و از دیگران انرژی می گیرد و دیگری درون گراست و ترجیح به فعالیت های فردی می کند. معماران به هر دو طریق عمل می کنند. اما درون گرا بودنشان را برای معماری خرج خواهند کرد. معماران فرصت بسیاری را به تنهایی صرف طراحی٬ نوشتن٬ اسکچ٬ ماکت سازی و فکر کردن می کنند و در عین حال در آتلیه های بزرگ آموزش می بینند و در فضایی پر هیاهو کار می کنند. معماران می توانند بسته به کارشان یکی را بیش تر انتخاب کنند. اما نکته مهم تر از آن داشتن استفلال فردی است.
ابتدا فکر می کنی و سپس عمل می کنی یا برعکس؟
معماران مشکلات را به خوبی حل می کنند. آن ها ابتدا فکر و بعد عمل می کنند. راه حل خوب زمان می برد زیرا ایده ها به مرور تغییر می کند و کامل می شود. موفقیت در خوب فکر کردن است و نه سریع عمل کردن!
گوش می دهی؟
معماران شنوندگان خوبی هستند یا اگر نباشند٬ نکته برداری می کنند. مشتریان حرف هایشان را با معماران در میان می گذارند؛ آن ها نیاز ها٬ خواست ها و انتظارات خود را بیان می کنند. نظراتشان را راجع به مصالح و فرم و رنگ طرح می دهند و معماران را برای حل نیاز هایشان استخدام می کنند. معماری٬ شنیدن است٬ نکته برداری است٬ و سپس حاصل شدن چیزی منحصر به فرد.
خلاقی؟
معماران خلاقند. آن ها جست و جو و اختراع می کنند. به راحتی خسته می شوند تا در خارج از هر چارچوبی به تخیل می پردازند. معماری امروزه جذاب است. حتی بعضی ساختمان ها شبیه ساختمان نیست و این به خاطر خلاقیت معماران است. عقل متعارف حکم می کند که خلاقیت ذاتی است. ولی تحقیقات معاصر نشان می دهد که خلاقیت قابل آموزش است. برخی کودکان خلاق تر از دیگر همسالان خود هستند. برخی انسان ها راه های خلاقانه تری را پی می گیرند. این که کدام تفکر راجع به خلاقیت صحیح است٬ بحثی مفصل خواهد بود.
اگر در چیزی عالی نیستی٬ آیا می توانی به اندازه کافی در آن رشد کنی؟
وقتی که من در کلاس یازدهم بودم٬ در درس فیزیک افتادم. اما فرصت آن را داشتم که آن را جبران کنم. من از فیزیک لذت می بردم ولی در آن موفق نبودم. اما دوستانی داشتم که در فیزیک قوی بودند. من با آن ها درس خواندم و درسم بهتر شد. البته دوستانی داشتم که توجه نکردند و مجبور شدند که فیزیک را در تابستان بگذرانند. هر کسی می تواند خوب باشد و حتی عالی٬ اگر بخواهد.
به طراحی علاقه داری؟
معماران از کامپیوتر استفاده می کنند. معمولا معماران جوان در چند نرم افزار طراحی مهارت دارند. اما بسیاری از معماران وقتی که وارد دانشگاه می شوند دست قوی برای طراحی ندارند. دو تن از مشهور ترین معماران قرن بیستم٬ والتر گروپیوس و لوکوربوزیه بوده اند. گروپیوس بسیار کم طرح می زده. چون دست قوی نداشته و بیش تر به زیردستانش امر می کرده تا طراحی کنند. لوکوربوزیه همیشه در حال طراحی بوده. شاید طرح هایش عالی نبوده ولی ایده هایش را منتقل می کرده. نیازی نیست که شما هنرمند باشید! اما لازم است که طرح هایتان ایده هایتان را منتقل کنند. دانشجویان تلاش می کنند تا از کامپیوتر استفاده کنند که در نشان دادن جزییات و دقت ارزشمند خواهند بود. متاسفانه دانشجویان از طرح های سه بعدی رایانه ای خود در حالی بهره می گیرند در حالی که هنوز پخته نشده. تصورات سه بعدی اغوا کننده است. خیلی راحت تر می توانید در کامپیوتر خطی رسم کنید٬ اما خط کشیدن دستی آگاهانه تر است. خط های کامپیوتری با یک کلیک پاک می شود. اما پاک کردن خط های دستی انرژی بر است. یکنواختی کار های اسکچ برای شما درسی متفکرانه و آگاهانه خواهد شد.
به ریاضی علاقه داری؟
یک ساختمان با طرح ها٬ مدل ها و حرف ها و عدد ها تعریف می شود. معماران با جنبه هایی ریاضی وار روبرو هستند. به ساختمان ها بعد و اندازه می دهند و از ریاضی و فیزیک بهره می جویند. در ایالات متحده آگاهی به دانش سازه یک پیش نیاز برای مدرک معماری است. اما در حقیقت معماران از آن ها خیلی استفاده نمی کنند. آن ها هنگام طراحی از قوانین فیزیکی اندکی استفاده می کنند و به نظر مهندسین برای پیش برد طرح هایشان تکیه دارند. ولی به هر حال محاسبات سنگین در نهایت به مهندس عمران محول می شود.
معماری یا مهندس؟
بسیاری از مردم در این دوراهی تردید می کنند که آیا باید معمار یا مهندس عمران شوند؟ به زبان ساده بگویم٬ معماران فکر های بزرگی دارند و مهندسین اطمینان پیدا می کنند که آیا عملی است یا خیر. مهندس هر روز از ریاضی و فیزیک کمک می گیرد. او از اعداد و تساوی و متغیر و فیزیک استفاده می کند تا مطمٔن شود آیا طرح های معماران ایستا می ماند یا خیر. البته این بدان معنا نیست که مهندسین خلاق نیستند یا معماران فهمی از ریاضیات ندارند. برای مثال فولر از بسیاری از معماران خلاق تر بود.
به زبان علاقه مندی؟
وقتی که در دانشگاه بودم٬ کسی به من نگفت که کلمات مهم هستند. معماران بسیار می نویسند و صحبت می کنند. آن ها گفت و گو٬ بحث می کنند و درباره ی بنایی هزاران ایمیل ارسال می کنند. کامل و مختصر گفتن مهم است. به همین دلایل ارتباطی تاثیر گذار دارند٬ ارتباطی واقعی!
می توانی از کامپیوتر استفاده کنی؟
معماران از بسیاری از نرم نرم افزار های طراحی کمکی و نرم افزار های اطلاعاتی سازه ای استفاده می کنند. مانند word, excel, photoshop, illustrator, …
دانشگاه مکانی عالی برای آشنایی با این نرم افزار هاست. اما اگر از پیش از آن ها استفاده کرده باشی٬ سریع تر در دانشگاه یاد می گیری.
می توانی جسمی را در ذهنت تصور کنی؟
تصور کن که معماری. پیمانکار مشکل دارد. او نمی تواند آن چیزی را که طرح کرده ای را بسازد. او تو را پیش نقشه ها برده و چالشش را به تو می گوید. تو گوش می دهی ولی به خوبی متوجه نمی شوی. احتمالا به خاطر این است که نمی توانی به خوبی تصورش کنی. تبدیل طرح دوبعدی به سه بعدی توانایی است که همه آن را ندارند. من می دانم که عده ای از معماران نیز این مهارت را ندارند٬ اما عده ی کمی هستند. بعضی لازم دارند تا طرحش را بکشند تا متوجه آن شوند.
تصمیم گیرنده هستی؟
معماران معمولا سریعا تصمیماتی را در فضای کار می گیرند. اگر چنین نباشند٬ اعتماد مالک و پیمان کار کم می شود.
وظیفه شناسی؟
دانشگاه برای معماران مشکل است و تخصص گرفتن مشکل تر. معماران کارآموز به آهستگی پخته تر و مسولانه تر رفتار می کنند. امتحانات معماران ۷ قسمت دارد که معمولا یک ماه طول می کشد. از معمار انتظار می رود که کم کم تخصص یابد و دقیق شود… از دست دادن تحویل ها و به موقع نبودن مهم است. مبالغ هنگفتی که دقت معمار بستگی دارد. دقت عملکرد کارآیی است.