سنتگرایی: طریقت عملگرایان
به قول استادم، سنتگرایی راست کار عملگرایانی است که بر مسندی تکیه زده و بهدنبال یک جهانبینی و تصویر ذهنی بدون مساله هستند. همانهایی که گاه یکدفعه و از ناکجا وارد دنیای هنر میشوند و باید در عرض خواندن دو سه کتاب به یک جهانبینی زیبا و قشنگ و دهنپر کن برسند؛ نظریهای توجیه کننده و کامل! لکن مولد نیست. در مقام معماری به کانسپبازی میانجامد و برای حظ کردن از آثارشان، باید ساعتها پای توجیهاتشان بنشینی؛ در مقام نظریه هم به کلمهبازی میماند. حرفهایی قشنگ که با پیشفرضهایی متعدد احاطه شده؛ آنقدر که مجبور میشوی همه را قورت دهی. اما اگر دوست داری ایمانت به سنتگرایی را خودآگاه کنی، کافی است چند بار ازشان بپرسی «چرا؟» تا به لایههای پایینی نفوذ کنی و اگر با آنها مشکلی نداشتی بپذیر. هر چند بعید میدانم کسی با آنقدر پیشفرضها و آن تصویر ذهنی پیچیده مشکلی نداشته باشد! یادم میآید باری با یکی صحبتمان درباره سنتگرایی به درازا کشید و آخرش میگفت ساکت باشید که میخواهم اعتقادم را حفظ کنم!