تناقض شهرداری: تناقضی که باید جدی گرفت
اگر از بدبینهای نسبت به شبکههای مجازی هستید، احتمالا شما هم با تناقضی مشابه تناقض شهرداری تهران برخورد کردهاید. شهرداری تهران در ضدتبلیغی علیه اینستاگرام و تلگرام سخن میراند و زیر آن از مخاطب میخواهد که او را در همین شبکههای اجتماعی دنبال کند.
تناقض اینجاست که آیا باید در مخالفت با این شبکهها کنار کشید و یا مانند پیامبران به زبان و روش همان قوم سخن گفت؟ آیا تولید محتوا در بستری که با آن عناد داریم، موجب به تقویت و افزایش مخاطبین آن میشود و یا موجب روشنگری و اصلاح مردم میگردد؟ آیا این جنگ در نهایت نفسگیر و جانکاه میشود و یا شما را تبدیل به یک سوپاپ اطمینان یا سیرک گردانی پر از تناقض میکند؟
به شخصه با کانالهایی برخورد داشتهام که در آن محتوا منجر به روشنگری و تغییردیدگاه اساسی شده و بنابراین من نیز به این اجبار تن میدهم.
پ.ن: این تبلیغ توسط بسیج شهرداری صورت گرفته و طبعا رویکرد و انگیزه ای بیش تر سیاسی دارد تا اجتماعی. اما ما چه کنیم؟